حاشیهها
این کتاب پس از انتشار موجی از مخالفتها را در میان علمای شیعه بر پا کرد که تقریباً حوزه انقلابیون را به دو دسته موافقان و مخالفان شهید جاوید تقسیم کرد. البته برخی موافقتها بیشتر بعد سیاسی جهت تشدید مبارزات داشت. انتشار این کتاب باعث محافظه کاری جمعی از انقلابیون که خطر ظهور اندیشههای وهابی گری را در اثنای فعالیتهای انقلابی میدیدند شد و از فعالیتهای مبارزاتی تا حد زیادی کنار کشیدند.
طلاب و وعاظ و مداحان مساجد آن زمان پیوندی عمیق با روحانیت سنتی و غیرسیاسی داشتند و متنهای محققانه تاریخی پیرامون قیام عاشورا چندان به کارشان نمیآمد. آنان در مراثی و روضهها و نوحههای خود گاه نسبتهایی به حسین و یارانش میدادند که روحانیون محقق را خوش نمیآمد و یکی از این محققان صالحی نجف آبادی بود. موجی که واعظان و مداحان در آن سهم بزرگی داشتند و گلپایگانی نیز از منتقدان این کتاب بود.
در مقابل برخی دیگر از روحانیون طرفدار این کتاب بودند. علی مشکینی و حسینعلی منتظری مقدمهای بر کتاب نوشتند که در ابتدای آن چاپ شد هرچند مشکینی بعدا مجبور شد که آن را پس بگیرد. صالحی همیشه میگفت افتخار میکند که کتابی نوشتهام که بیش از چهل ردیه بر آن نگاشتهاند.[۱][۲]
در جریان دیدار آیت الله خادمی و آیت الله شمس آبادی با آیت الله منتظری در قم، حسینعلی منتظری گفته:
«من این تقریظ را بدون خواندن کتاب نوشته ام. قبول دارم که این مطالب خلاف شرع و عقاید شیعه است.»
نقد
از زمان انتشار کتاب نقدهای فراوانی به آن وارد شد. افرادی همچون محمد حسین طباطبایی، مرتضی مطهری و... نقدهایی بر این کتاب نوشتند. صالحی در کتاب «عصای موسی» و «نگاهی به حماسه حسینی» پاسخهایی بر برخی از این نقدها نگاشتهاست.
- بزرگ انگاشتن عامل دعوت مردم کوفه
صالحی عامل دعوت از جانب مردم کوفه را از عوامل اساسی قیام حسین ابن علی میداند. مطهری در مقابل معتقد است «اگر عامل اساسی این میبود، آن وقتی که به امام خبر رسید که زمینه کوفه دیگر منتفی شد، امام میبایست دست از آن حرفهای دیگرش هم بر میداشت». به عقیده او داغترین خطبههای حسین ابن علی بعد از شکست کوفهاست.[۴]
- پیش فرض به دست آوردن خلافت و بیعت گرفتن از مردم کوفه
بر خلاف نویسنده کتاب شهید جاوید، مطهری مدّعی است عزم حسین در انجام اصلاحات اجتماعی به پیش از دعوت مردم کوفه از وی بر میگردد. مطهری به وصیتنامهای استناد میکند که حسین ابن علی پیش از آنکه قضیه کوفه مطرح باشد برای محمد حنفیه فرستاده بود: «مردم دنیا بدانند که من یک آدم جاه طلب، مقام طلب، اخلالگر، مفسد و ظالم نیستم، من چنین هدفهایی ندارم. قیام من قیام اصلاح طلبی است. قیام و خروج کردم برای اینکه میخواهم امت جد خودم را اصلاح کنم. من میخواهم امر به معروف و نهی از منکر بکنم.»[۵]
- پیش فرض اطمینان از حمایت مردم کوفه
بر خلاف صالحی، مطهری معتقد است حمایت مردم کوفه از حسین قطعی نبود. به گفته او با توجه به اینکه هیچ سیاستمداری حرکت حسین را تصویب نمیکرد و غالباً او را منع میکردند، نشانه این است که منطق حسین ابن علی در پیش گرفتن راه کوفه، بر خلاف ادعای مؤلّف کتاب شهید جاوید منطق شهدا و فداکاران است.[۶]
پانویس
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده در یک شنبه 12 آبان 1392 ساعت 19:9